دیروز جمعه زنی رو دیدم وسط خیابون تو اون همه شلوغی،بدون ترس از آقای نیروی انتظامی،بدون ترس از چشم های هیز من و امثال من، می رقصید و هلهله میکشید،خیله جذاب تر از بیانسه و جنیفرخانم میرقصید،شیرین ترین ایهامی بود که تا حالا دیدم ، بعد 32 سال استخون های پسرش رو پیدا کرده بودن ،با چشمای گریان و دلی شاد و غمیگن داشت میرقصید،تو اون لحظه کسائی که باعث جنگ شدن رو اگه زنده بودن بدون شک می نمودم